چقدر ما باید بدبخت باشیم که در جواب آنها که میگویند پارسی بلاگ دینی است و وبلاگهای دینی را برمیگزیند، با قسم و آیه بخواهیم ثابت کنیم که اینگونه نیست! متأسفانه مجموعهی پارسی بلاگ توان کافی را برای دفاع از اصولی که با آن شناخته میشود، ندارد. وقتی یکی از کاربران، اصل ِ پرداختن به دفاع مقدس را زیر سؤال می برد، پارسی بلاگ نمیتواند از این اصل مهم و ارزشی دفاع کند، و به این پاسخ بسنده میکند که نه خیر، ما چنین قصدی نداریم و همه نوع مطلب را انتخاب میکنیم. همچنین هرگاه بحث دینی بودن پارسی بلاگ مطرح می شود، دوستان هیچ جواب منطقی و اصولی برای دفاع از دین ندارند و در مقابل فقط سعی می کنند با انتخاب چند مطلب ملّی، در عمل نشان دهند که خیلی هم – خدای نکرده – مذهبی نیستند. و اگر کسی هم پیدا بشود و در وبلاگی به این موضوع بپردازد، به جای اینکه این یاری را قدر بدانند، هشدار میدهند که شما انتقاد کنید، ما هم هر کاری دلمان بخواهد می کنیم ]شیفت + کلیک کنید[. از این منظر می توان نتیجه گرفت که دوستان اگر چه اهل ورع و تلاش برای رضای خدا هستند، ولی قادر به کنترل حاشیهها و پاسخ به شبهات (البته به صورت منطقی) نیستند. فقدان کارشناسانی که اهل بحث و مناظره باشند و یا عدم توانایی پارسی بلاگ در استفاده از این کارشناسان کاملاً مشهود است.
به جز موارد ارزشی و دینی، هر جا نیاز به پاسخ کارشناسی هست، دوستان پارسی بلاگ دچار سکوتی مرگبار می شوند. وقتی شخصی میآید میگوید (البته به اشتباه) که تمام منتخبین یا داستان نوشتهاند یا خاطره، و این گونه ارزش داستان و خاطره (دو ژانر مهم ادبی) را نادیده میگیرد، دریغ از یک پاسخ کارشناسانه و تبیین جایگاه خاطره و داستان. پاسخ این اشکال نیز همان سخن همیشگی آقای مدیر است که مدیران محتوایی انتخاب می کنند، تعدادی نهایی می شود و قصد داریم مدیران محتوایی را زیاد کنیم! بیچاره این دو ژانر مهم، و بیچاره آنها که از وقتشان میگذرند و در پارسی بلاگ مطلب می نویسند که به هنگام به سخره گرفته شدن، کسی قادر به دفاع از ایشان نیست. البته من شخصاً تا کنون هیچ داستانی (در معنای کارشناسی) میان مطالب پارسی بلاگ ندیدهام. خلاصه اینکه در پارسی بلاگ یک پاسخ برای تمام شبهات وجود دارد و به صورت کلیشهای ارائه میشود (همان مدیران محتوایی و اضافه شدنشان تا چندی دیگر). معتقدم از بین بلاگرها، عزیزانی که از پارسی بلاگ دفاع میکنند، بنا به خلوص و احساس تکلیف خودشان است و فکر میکنند اسلام به خطر افتاده است(!)، غافل از اینکه در بسیاری موارد مشکل از عملکرد غلط مدیریت پارسی بلاگ است. من شخصاً اشکالات این مجموعه را متوجه شخص مدیر میدانم، همچنان که افتخار نقاط قوت نیز برای ایشان است. مدیر نمیتواند مثل غربیها هر کار میخواهد انجام دهد و سپس ژبا علم کردن تعدادی از دوستان نقش خود را بیرنگ نشان دهد، مگر انتخاب مدیران محتوایی با ارگان یا سازمانی خاص است؟ وقتی مدیر تمام تصمیمات را میگیرد، من زیر بار نمیروم که نقش او را نزدیک به صفر بدانم و حتی برای کسانی که به جای او سیبل شدهاند دلم میسوزد.
به جز بلاگرها، دیگرانی هم که دورادور پارسی بلاگ را تأیید میکنند، برای این است که به صداقت و تقوای دوستان ایمان دارند – که ما هم در این مورد شک نداریم – اما نمیدانند که چه ایرادات جدیای به لحاظ علمی به این مجموعه وارد است و به چه آسانی می توان آن را حل کرد. مشکل خیلیها این است که در مواجهه با یک بلاگر اکتیو که احیاناً به فنونی چون طراحی وب و نرم افراز نیز آشنایی دارد، برای او لزوماً شأنیت کارشناسی امور مختلف دینی، ادبی، هنریّ اجتماعی، سیاسی و ... نیز قائل هستند. و اگر کسی چون نگارنده با شجاعت به این مسائل بپردازد، به انواع اتهامات بسته میشود. امیدوارم بتوانم در آینده با توجه به استنادات و اشاره به روند برگزیدگان نشان دهم که این قابلیت (مطالب برگزیده و وبلاگ منتخب) حربهای در دست مدیر است تا به اهداف خاصش برسد و خیلی هم این طوری نیست که ضعیف یا قوی طبق یک مکانیزم بیشائبه انجام پذیرد.
دوستان این صراحت لهجهی ما را ببخشند، قسمت این بوده از دوستانی که شما جای پایشان را میبوسید (و البته ما نیز به همچنین) جا بمانیم و مورد لعن و غضب دوستان فعلی قرار بگیریم و البته حقمان است! این تنبلی و عقب افتادگی کم گناهی نیست، وقتی کلید دست خودت باشد و بتوانی عروج کنی، اما زندگی کثیف و روزمرهی این دنیا را انتخاب نمایی، چاره ای نداری به جز اینکه این عذاب نصیبت باشد و هر روز این لجن و منجلاب را تحمل کنی!
امام(ره) فرمودند:«نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمرهی خود به فراموشی سپرده شوند» و این تکلیف خودمان هم هست، ما خود را به فراموشی نمیسپاریم و محکم و ثابتقدم در صحنه هستیم از هر نوع رفیقبازی غیرالهی هم برائت میجوییم. روح شهید والامقام، بلبل نوجوان اهل بیت(ع)، محمد حسین مالکی نژاد شاد که میگفت:«دوستی اگر برای خدا باشد، هیچ مشکلی پیش نمیآید» و من درس میگیرم که: دوستی اگر برای خدا نباشد، پشیزی ارزش ندارد!
دعا بفرمایید.
کلمات کلیدی :
نوشته شده توسط امیر عباس در شنبه 86/1/18 و ساعت 3:38 عصر
نظرات دیگران()